با هم خوانی کتاب کسب و کار هوشیار

(دیدگاه 9 کاربر)

  • ادمین گروه: بهار فیض‌پور
  • تعداد مخاطبین مشارکت کننده: 45 الی 55 نفر
  • با هم خوانی آموزه

توضیحات

عزیزان همراه، و مشتاق کتاب 📚🌿،

❇ خودمون می خونیم، منتها تعداد صفحاتی مشخص در هفته (طبق جدول)، که باهم هم قدم باشیم.

❇ برای “هم افزایی حال و هوای کتابخونی”،
درباره ی محتوای کتاب،
هر وقت امکانش بود،
تو گروه متن، عکس، ویس، ویدیو، نقل و قول و یا تجربه وخاطره ی مرتبطمون رو به اشتراک می ذاریم. و دربارش گفتگو می کنیم.

امیدوارم فرصت خوبی برای همه ی ما باشه.🌹 چطوره؟

9 دیدگاه برای با هم خوانی کتاب کسب و کار هوشیار

  1. azade Rad

    عرض سلام و عصر بخير، با توجه به جلسه امروز ساعت ١٨ تا ٢٠،
    به پيشنهاد رزيتا خانم، خالي از لطف نديديم كه سوالاتي رو براي همفكري باهم و جهت درك بهتر مطالب مطرح كنيم. من سوالات خودم رو به صورت زير مطرح ميكنم؛
    ١- 🍀تجربه خودتان را از مقصريابي در هنگام بروز مشكلات با اطرافيانتان بررسي كنيد.

    ٢- 🍀🍀از ديدگاه كتاب، لطفا نظر بدهيد كه سخنان خانم بهاره رهنما در مورد اينكه “اگر كسي در طول زندگيش ثروت بدست نياورده است، از بي عرضگي خودش بوده” آيا با مفهوم “بهاي قدرت، پاسخگو بودن است” هماهنگي دارد يا در تضاد است؟

    ٣-🍀🍀🍀آيا افرادي كه در جامعه مورد تعرّض قرار ميگيرند با اين توجيه كه “حتما تقصير خودت بوده كه بلايي سرت آمده” در چرخه نادرست مقصريابي و سرزنش كردن قرار نميگيرند؟

    در صورتي كه فرصتي به دست آورديد، به اين سوالات فكر كنيد تا نظراتمون رو در جلسه امروز به اشتراك بزاريم.

  2. neda

    به نظر من با توجه به موضوع کتاب و و بررسی یکسری شرایط با کمک مثال های مختلف، نمیشه مسئله تجاوز رو در این مقوله گنجاند. بحث مسئولیت پذیری بی قید و شرط و در لاک قربانی فرو نرفتن و بازیکن شدن و … و…

  3. ندا

    قربانی نکوهی نکنیم ☺️🦋

  4. رزیتا

    تا نپذیریم بخشی از مشکل هستیم نمیتونیم بخشی از راه حل هم باشیم👌

  5. Bahar Feyzpour

    دوستان همراه می تونید در خصوص این پرسش ها بیاندیشید و با گروه به اشتراک بگذارید:

    ۱. آیا تا به حال موفقیت ورای موفقیت رو در محل کار تجربه کرده اید؟
    (و اگر بله، عملکرد مدیر / مدیران و ارتباط اونها با سایرین چطور موجبات این موفقیت رو فراهم کرده است؟)

    ۲. به نظر شما به غیر از نکات کتاب، در لحظات ناهوشیارانه ی تکانش (تحریک پذیری)، از چه راهکارهایی برای *وفادار ماندن به یکپارچگی بی قید و شرط می توان استفاده کرد؟

    ۳. تا به حال شرایطی داشته اید که به ارزش هایتان وفادار مانده و احساس غرور را تجربه کرده باشید؟

    ۴. آیا خاطره ای از خود (یا دیگران) به یاد دارید که در آن شرایطی به نظر نفرین شده را به رحمت تبدیل کرده باشید؟؟

    من در خصوص سوال دو:
    شرم تاب آوری و کلا هر راهکار پرداختن به عزت نفس رو مناسب می دونم‌.

    #کسب و کار هوشیار

  6. Ned.I.S

    راستش در مورد سوال اول دقيقا تو محیط کاری که تو پیام های قبلی توضیح دادم همیشه تلاش کردم پایبند باشم و دقيقا به همین خاطر زمانی که فشار به نهایت رسید و دیدم پایبندی غیر ممکن شده برام اونجا رو ترک کردم . در مورد سوال دوم هم جدا از فرایند که فرد روش تاکید و تمرکز داره و بسیار مهم تر هست و در واقع مهم اصلی هست ، من به همون پیامد هم فکر میکنم و حتی اگر ظاهرا پیامد مثبت و خوبی هم باشه ، دائما از خودم میپرسم خب چه چیزی و به چه قیمتی؟ با خودت رو راست باش و …. در واقع همون پیامد به ظاهر مثبت یا موفقیت معمولی هم برام اکثرا عذاب آور میشه اگر بخوام اصول اصول ارزش ها رو زیر پا بزارم. و اینها باعث میشه پایبند بمونم .
    البته به شخصه تو هیچ محیط کاری تا به حال هیچ مدیری رو ندیده ام که متعهد و پایبند به ارزش های بنیادی باشه متاسفانه . هستند حتما ولی من تا به حال تجربه نکرده ام .

  7. Azade Raad

    من هم در یک پروژه مالی و کاری چنین تجربه ای را داشتم. اگر با مردی کمی راه می امدم و به هوای دلش رفتار می کردم موفقیت مالی ایم تضمین می شد . من راه نیامدم و موفقیت کاری و مالی هم به فنا رفت. 😭

  8. Maryam Ghasemi

    به نظر من يكپارچگي نياز به تمرين داره و همينطور هدف گذاري در كارها و الويت بندي ارزش ها.

  9. Nada.I.S

    من داشتم به قسمت آخر سریال چرنوبیل و به خصوص دقایق پایانی جایی که پرفسور لگاسو میگه :” بهای دروغ گفتن چقدر هست ؟ ” فکر میکردم .
    برای اون به عنوان یک دانشمند فعال ، ابتلا به سرطان و بعد هم خودکشی بود.
    و اینکه بالاخره تو دادگاه حقیقت رو گفتی بعد از مرگ اون همه انسان و موجود زنده دیگه ، خب جرا از اول با دروغ گفتن از رو اجبار موافقت کردی وقتی میدونستی عاقبت کار چی هست ! ؟
    موفقیت معمولی یا سود و لذت آنی که کافمن مفصل توضیحش میده در واقع اصلا موفقیت نیست، لذت نیست. سراب هست و بس .

دیدگاه خود را بنویسید