— سال میان دو پلک را ثانیه هایی شبیه راز تولد بدرقه کردند ————————–
در ورود به سال نو و پشت سر گذاشتن سال کهنه به راستی چه چیز حالمان را خوش می کند؟
آیا ردیف کردن موفقیت ها و دستاوردهای سال گذشته خود، مثلا کتابهایی که خوانده، نوشته، تولید و منتشر کرده ایم ، سخنرانی ها و جلسات متعددی که برگزار کرده ایم ، افزایش در آمدی که داشته ایم، آدم های جدیدی که وارد زندگی خود کردیم، افزایشی که در تعداد فالورها داشته ایم و……… کافی است و حالمان را خوش می کند و باعث میشود به خود بگوئیم خب تو بهترین کار خود را انجام داده ای و بهترین خود بوده ای. اکنون سزاواری که با خیال راحت و اعتماد به نفس کافی به سال جدید ورود کنی و پیش روی؟
به بیان دیگر، آیا مجوز ورود شادمانه به سال نو همانا برشماری کسب کرده ها، به دست آمده ها و به سرانجام رسانده ها در سال گذشته ست ؟
لیکن چه بسا به معیاری دیگر ، مجوزی دیگر و دل خوش کنکی
دیگر نیز بتوان اندیشید.
شاید بهتر باشد از خود بپرسیم :
من برای اینکه جهان جای بهتری برای زنان و کودکانمان شود چه کرده ام؟
من برای اینکه جهان جایی عادلانه تر برای متفاوت ها و اقلیت ها باشد چه کرده ام؟
من برای جلوگیری از تعرض به مادر زمین چه کرده ام؟
من چقدر با اطرافیانم همدل بوده ام؟
من چقدر بدون قضاوت به دیگران کمک کرده ام؟
من چقدر با دیگران در رنج ها و غم هایشان نشسته و گریسته ام.
و چقدر در شادی هایشان خندیده و شادمانی کرده ام.
من چقدر خود را در رابطه هایم آسیب پذیر کرده ام؟
من چقدر تاب آوری داشته ام ؟
و چقدر حضورمند بوده ام؟.
و شاید هم اصلا ورود به سال نو و شروع دوباره بی نیاز از هر گونه مجوزی باشد که به خود دهیم ما هر چه باشیم هر چه کرده یا نکرده باشم ارزشمندیم و حق داریم شروع کنیم با بهار همراه شویم و از زنده بودن خود لذت ببریم. .
انتشارات آموزه آمدن بهار و سال نو را به شما تبر یک می گوید و آرزو دارد بتواند در سال جدید از همراهان شما باشد برای ساختن دنیایی بهتر .