توضیحات
ما بیش از اندازه زمان و انرژی ارزشمند خود را صرف می کنیم تا ادراک دیگران را از خود کنترل کنیم و نسخهای به دقت ویرایش شده از خود را به جهان نشان دهیم. هر قدر در این مسیر به سختی تلاش کنیم باز هم نمیتوانیم طنین صدایی را در مغز خود خاموش کنیم که به ما میگوید « هرگز به اندازه کافی خوب نیستی. » یا « آخر فکر میکنی که هستی؟ ».
چرا؟ چه چیز برانگیزاننده این نیاز دست نیافتنی است که چنان به نظر برسیم که انگار همه چیز را با هم داریم؟ شاید در بدو امر فکر کنیم که برانگیزاننده آن «کمال خواهی» است اما چنین نیست. ما بیشتر از هر کس، جذب و شیفته کسانی میشویم که اصیل، واقعی و بدون وانمودسازی به نظر میرسند. ما عاشق کسانی هستیم که واقعی اند. به سوی کسانی کشیده میشویم که کاستیهای خود را در آغوش میکشند و نشان میدهند که به «خودپذیرشی» رسیدهاند.
ما زیر رگبار پیوسته « انتظارات اجتماعی » هستیم که به ما میگویند: کاستی داشتن، نقص داشتن، به معنای « کافی نبودن » است. هر طرف را که مینگریم پیامها به ما میگویند « چه کسی باید باشیم، چه نقشی را باید ایفا کنیم و چگونه رفتار کنیم ». در نتیجه میآموزیم که کشمکشها و نقصهای خود را پنهان کنیم و از طریق ایمنی یافتن در سایه کامل نشان دادن خود، از شر شرم، قضاوت، انتقاد و سرزنش در امان بمانیم.
کتاب زندگی تابآورانه بر اساس هفت سال پژوهش پیشگامانه و صدها مصاحبه، این حقیقت مهم را روشن کرد که: کاستی های ما چیزهاییاند که ما را به همدیگر و به انسان بودنمان مرتبط میکنند. کاستیهای ما ضعفهای ما نیستند. آنها یادآورندههایی قدرتمندند که قلب و ذهن ما را در مورد واقعیتی باز و پذیرا نگاه می دارند که مربوط به همه ماست. دکتر برنه براون مینویسد « ما نیاز داریم که زندگیهای خود را پس بگیریم. وقت آن است که مدعی موهبتهای کامل نبودن شویم و این موهبتها عبارتند از شجاعت واقعی بودن؛ همدردیای که نیاز داریم تا به خود و به دیگران عشق بورزیم و ارتباطی که به زندگی ما هدف و معنا میدهند. موهبتهایی که عشق، خنده، سپاسگزاری، همدلی و خوشی را برای زندگیهای ما به همراه میآورند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.