— امید ——————————————————————————–
«امید» چیزی که این روزها کم یافت میشود، چیزی که دلمان میخواهد داشته باشیم و نداریم و نمیدانیم چطور میشود پیدایش کرد. چیزی که وقتی هست دلمان گرم میشود، رویاهایمان زیباتر و قدمهایمان محکمتر. تازه در صورت وجودش، کتاب بیشتر فروش می رود.
اگر قرار باشد اتفاقی بیافتد تا امید به دل و جان ما برگردد، پس امید به مویی بند است. چون به راحتی با اتفاقی بد از بین میرود چنان که این روزها از بین رفته است. نتیجه: ما امید را احساس گرم و نرمی میدانیم که پیرو شرایط خوب بیرونی بر ما نازل میشود و ما باید دعا کنیم که مثل باران بر ما ببارد. .
اگر بیرون خوب باشد حال ما خوب است و اگر بد باشد حا ل ما بد و این یعنی ما تاثیری بر بیرون نداریم. وقتی امید زاده هدف، برنامه، و کنش ما نیست آن میشود که شد، که نباید میشد و نشاید بشود.
بیایید این تکه از کتاب «زندگی شجاعانه» را که بر اساس تحقیقات سی آر اسنایدر است با هم بخوانیم بلکه منتظر ظهور و بارش امید نشویم. و با انتخابهایمان به وجودش بیاوریم . «بنا به گفتۀ سی .آر سنایدر، که زندگی حرفهایاش را به مطالعۀ این موضوع اختصاص داده است:
. “امید یک احساس نیست؛ یک روش تفکر یا یک فرایند شناختی است”. عواطف نقش حمایت کنندگی دارند اما امید بهراستی، یک فرایند فکری است که سنایدر آن را سه گانة هدف، مسیر و توان اجرا مینامد. به زبان بسیار ساده امید وقتی ایجاد میشود که:
• توانایی داریم هدف گذاری های واقعبینانه کنیم (میدانم به کجا میخواهم بروم).
• توانایی داریم مسیر دستیابی به آن هدفها را پیدا کنیم؛ به این معنا که قادریم انعطاف پذیر بمانیم و مسیرهای جایگزین را پیدا کنیم (میدانم چگونه به هدفم برسم. ایستادگی میکنم. اندوه و یأس را تحمل میکنم و دوباره تلاش میکنم).
• به توان خود باور داریم (میتوانم این کار را انجام بدهم).
بنابراین، امید آمیزهای است از هدفگذاری، عزم و اراده و پشتکار برای رسیدن به هدف و همچنین ایمان داشتن به تواناییهای خود.
امید همان نقشۀ ب است.» .
و خبر خوب این که امروز عصر ۲ بهمن گپ بوکی ها می خواهند از زندگی شجاعانه بگویند.
آزاده رادنژاد
@gapbook